سلام

خیلی خیلی سلام ، به اندازه تمام روزهایی که واقعا بیخودی نبودی.

امیدوارم حالت خوب باشه و آرامشی که میخواستی پیدا کرده باشی.

از صمیم قلبم واست آرزوی بهترینها رو دارم.

بابت فوت مامان بررگت بهت تسلیت میگم و عذرخواهی میکنم که همون ایام پیام ندادم چون نمیدونستم کار درستیه یا نه.

انشاالله آخرین غمت باشه.

مثل بارها و بارها بابت اتفاقهایی که بین ما افتاد و باعث شد تو از شرکت بری ، مجددا معذرت خواهی میکنم.

میدونم من مقصر بودم ولی بازم همونطور که قبلن هم گفتم تفاوت و نکته اینجاست که من هم مثل تو ، این داستان واسم پیش اومد نه اینکه من بوجودش بیارم.

در نهایت برای تو اینکه من این علاقه رو درست کردم یا فقط پیغامش رو بهت دادم فرقی نکرد !

بدون تشابه مثل فرق خدا و پیامبرش هست این داستان

تو یه پیام شنیدی ، پیام درگیر شدن حسی من نسبت به خودت ، من بهت میگم من فقط پیام رسان هستم نه بیشتر از اون.

تو با کسی که خبر فوت مامان بزرگت رو داد ، قهر کردی !؟؟؟؟ 

منم فقط حسی رو که انتخابش نکردم و نقشی تووی ایجادش نداشتم و اونهم بعد از دو ماه تحمل کردنش فقط پیش خودم ، باهات در میون گذاشتم فقط همین .

هیچ انتظاری  دیگه ای ازت نداشتم.

خوب یادت هست که بعد از شنیدنش ازم تشکر کردی ، مثل یه خانم درجه یک و متشخص

تشکر کردی که اینقدر صادقانه موضوع رو بهت گفتم

تووی راه خونه تون کلی خندیدی و شوخی کردی

من حتی اون برخورد خوب و شوخی هات رو نمیخواستم و حتی انتظار نداشتم.

ولی تو کم کم عوض شدی و حست داشت تغییر میکرد

یادمه گفتی مغزم تحمل این داستان رو نداره

یادمه گفتی هر روز که داری میای شرکت عذاب وجدان داری

زینب جان ! میشه از خودت بپرسی مگه من از تو چی میخواستم !؟

خودت هم میدونی من آدم بدی نیستم

من هم مثل تو گرفتار یه موضوع ناخواسته شدم

مثال خیلی واست زدم

من میخواستم این موضوع رو آروم حل کنم و نمیخواستم ادامه بدم

همونطور که بارها هم به خودت گفتم ، تو یکی از بهترینهای شرکت بودی و خیلی روی حضورت حساب کرده بودم ولی متاسفانه بخت با من یار نبود که باشی

خیلی برای آموزش تو ، وقت گذاشتم و منتی هم نیست چون لیاقتش رو‌داشتی و هوشش رو هم.

ولی دوست داشتم به عنوان معلم با هر چی که میخوای در نطر بگیری ، بهتر و از زاویه دیگه ای موضوع رو میدیدی و رفتار میکردی.

من هیچوقت تووی رابطه کیی وارد نشده و نمیشم

چه برسه به رابطه قطعی شده ازدواج تو و همسرت

من ویروس تو رو گرفتم و حق این نبود که مثل کسی که ویروس رو اختراع کرده باهاش رفتار کنی

مجموعا من تووی این تصادفی که پیش اومد حتی راننده هم نبودم و مثل تو بکی از مسافرها بودم

هنوز که هنوزه تمام خصوصیات درجه یکت یادم مونده و واقعا از روی خود شیرینی و واسه اینکه فقط تو خوشت بیاد بهت نگفته بودم

واقعا اعتقاد واقعیم بوده و حتی الان که شاید کمی هم از دستت عصبانی هستم ، باز هم پای حرفام هستم

تو یه ترکیب عجیب و‌دست اول از هوش و جذابیت هستی و والسلام


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Tesla salemziba رضا بهزادی Power Systems Protection حق جو،حقوق ملکی،قرارداد،ثبت شرکت،خانواده طراحی سایت، سئو، تبلیغات در گوگل دفتر روانشاسي مهرآسا ، 44382009-021 صفحه رنگارنگ مجازی من David ارمیا جوهریان