فکرامو‌ کردم

حداکثر اگه بمونم اینجا تا آخر فروردین میمونم

یا میرم جای دیگه می نویسم و یا کلا بیخیال نوشتن میشم و یا فقط تووی نوت گوشی مینویسم

هشدار یکی از خواننده ها ( آسیه ) رو جدی میگیرم و میرم .

زود با دیر این داستان من هم واسم کاملا عادی میشه و چه بسا فراموش !

نمیدونم چرا این اتفاق واسه من پیش اومد

امیدوارم درس و تجربه خوبی شده باشه واسه خودم

من فقط صادقانه رفتار کردم و بس

هیچ توقعی نه زبانی نه رفتاری و نه هیچ حالت دیگه ای نداشتم

فقط بار حسی ای که سنگینیش داغونم کرده بوود ظرف دو ماه ، رو با زینب مطرح کردم. فقط همین و لاغیر

چونکه اخلاقا درست نمیدونستم که اون ندونه

ولی الان که نگاه میکنم به نتیجه کار ، به خودم میگم 

آیا بهتر نبود راز این علاقمندی رو پیش خودم نگه میداشتم!؟

امیدوارم دیگه دچار نشم که تووی این تصمیم گیری قرار نگیرم.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

cardex کویرا طراحی وب سایت Javad Mahdavi پروژه فیزیک استاد نیکونژاد Jaiker Ben Ashley وبلاگ سینا صدفی